متغیر میانجی چگونگی رابطه بین
دو متغیر را توضیح می دهد. دو متغیر X و Y باهم
رابطه دارند، متغیر میانجی (Z) به عنوان متغیر سوم، مکانیزم رابطه بین دو
متغیر را توضیح می دهد.
مثال: بین کیفیت خواب (X) و پیشرفت تحصیلی (Y) ارتباط مثبتی وجود دارد. ممکن شما به عنوان یک محقق این سوال براتون پیش آمده باشد، کیفیت خواب از چه طریقی بر پیشرفت تحصیلی اثر مثبت دارد، و عقیده داشته باشید، احتمالاً کیفیت خواب منجر به افزایش هوشیاری می شود، و هوشیاری باعث پیشرفت تحصیلی می شود. بنابراین، در اینجا هوشیاری یک متغیر میانجی است. بنابراین، مدل پیشنهادی شما به شکل زیر خواهد بود. متغیر میانجی همیشه یک متغیر کمی است
متغیر تعدیل گر متغیری است که بر
رابطه بین دو متغیر تاثیر می گذارد و ممکن است رابطه بین دو متغیر ضعیت یا قوی کند
یا جهت رابطه بین دو متغیر را تغییر دهد. دو متغیر X و Y باهم
رابطه دارند، متغیر تعدیل گر (Z) به
عنوان متغیر سوم، ممکن است جهت یا شدت رابطه را تغییر دهد.
مثال: بین
کیفیت خواب (X) و پیشرفت تحصیلی (Y) ارتباط مثبتی
وجود دارد.
ممکن شما به عنوان یک محقق این سوال براتون پیش آمده باشد، آیا ممکن است رابطه بین دو متغیر کیفیت خواب و پیشرفت تحصیلی تحت تاثیر سلامت روان تغییر کند و عقیده داشته باشید، احتمالاً در افراد با نمره سلامت روانی بالا، این رابطه قوی است اما در افراد با سلامت روانی پایین این رابطه ضعیف می شود. بنابراین، در اینجا سلامت روان یک متغیر تعدیل گر است. بنابراین، مدل پیشنهادی شما به شکل زیر خواهد بود. متغیر تعدیل گر می تواند کمی یا کیفی باشد. در این مثال متغیر تعدیل گر یک متغیر کمی است.
مثال برای
متغیر تعدیل گر کیفی
فرض کنید بین
تجربه کار و میزان حقوق رابطه وجود دارد
حالا ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید آیا رابطه بین تجربه کاری و میزان حقوق تحت تاثیر عامل سومی به نام جنسیت است. یعنی، ممکن است بر اساس جنسیت این رابطه قوی یا ضعیف شود. پس شما یک متغیر پیش بین بنام تجربه کار، یک متغیر ملاک به نام میزان حقوق ماهیانه و یک متغیر تعدیل گر به نام جنسیت دارید، اینجا متغیر تعدیل گر کیفی است و شامل دو طبقه مرد و زن است. بنابراین، مدل پیشنهادی خواهد بود:
گروه آماری
دانش گستر با مدیریت دکتر محی الدین بهاری